تعریف داربست
داربست جایگاه و تکیه گاهی است موقت
که هنگام اجرای عملیات ساختمانی در ارتفاع، برای نگهداری و حفظ کارگران، مصالح
ساختمانی و ابزار کار به کار برده می شود.
انواع داربست
داربستها عموما بسته به نوع
استقرار به صورت های زیر بکار می روند:
1. ساده
2. معلق
3. پیش آمده
4. قابل نوسان
5. مستقل
6. برجی
اصطلاحات رایج در داربست
Base plate:
پایه فلزی برای پخش و توزیع بار که زیر لوله های استاندارد به
کار می رود. (بین خاک و لوله استاندارد)
Bay length:
فاصله بین دو استاندارد مجاور در طول و روبروی داربست.
board:
چوبی نرم که برای دسترسی به سکوهای کاری و ... به کار میروند
این چوبها باید در مقابل آتش مقاوم باشند.
Board beare
intermediate transom:
لوله ای است که در فاصله بین ledger
برای تقویت سکوهای کار نصب می شود.
brace (بریس - لوله های مهاری):
به صورت اریب و
ضربدری بسته می شوند و ساختمان داربست را محکم نگه میدارند و مقاومت داربست بیشتر
می شود.
butlers:
لوله ای که خوب با بریس ها محکم شده و برای حرکت داربست به
کارمی رود.
Castor:
چرخ گردانیست با ابزار قفل کن که به پایه استاندارد بسته شده
و برای حرکت داربست به کار می رود.
Toe board clip: گیره نگهدارنده قرنیز.
coupler:
بستی است که برای اتصال و بستن دو لوله به همدیگر در اسکافولد
به کار می رود که دو نوع هستند: 1- حامل بار و 2- غیر حامل بار
Guard rail:
لوله ای است که از داخل داربست برای جلوگیری از سقوط افراد
بسته می شود (معمولا در ارتفاع 91 و 47 سانتیمتری از کف محل کار).
Hoop iron:
تسمه ای فلزی که به سر تخته داربست میبندند که از جدا شدن و
شکاف برداشتن تخته ها جلوگیری کند.
Ledger (لجر):
لوله ای افقی که به وسیله بستهای
حامل بار به لوله عمودی (استاندارد) بسته می شود. این لوله ها از خم شدن استاندارد
جلوگیری می کند و مانند ساپورتی برای لوله های افقی ترانزوم عمل می کنند.
Access plate
form:
سکوی ساخته شده از چوب که محل ورودی
نردبان را تامین می نماید.
Lift:
مجموعه ای از لجرها و ترانزومها و تخته های حامل که یک سطح
افقی برای داربست را تامین می کنند.
Need transom:
ترانزومی که از اسکافولد بیرون آمده باشد.
Node point:
محل اتصال ترانزوم، لجر و استانداردها به یکدیگر را گویند.
Puncheon:
لوله ای عمودی که در پایین ترین انتهای خود با کوپلرها به
لوله افقی وصل شده که بار را مستقیما به بیس پلیت و یا زمین نمی فرستد.
Raker:
لوله
حامل بار که به شکل اریب است و برای تقویت داربست به کار می رود.
Scafftag:
اتیکتی که در تمام راههای ورودی به داربست نصب می شود و نشان
میدهد که داربست در هفته گذشته مورد بررسی قرار گرفته است و در دو رنگ سبز و قرمز
می باشد (سبز داربست ایمن است.) (قرمز داربست ناایمن است.).
Sleeve coupler:
قطعه ای که دو لوله را به همدیگر وصل می نماید (همراه با مغزی
چدنی یا فلز دیگر).
Sole plate:
تخته الوار کوتاه که زیر بیس پلیت نصب می شود و فشار وارده را
توزیع می کند. در زمینهای سست و شل کاربرد زیادی دارد (بین زمین و بیس پلیت قرار
می گیرد).
Spigot joint
pin:
بستی که برای اتصال دو لوله داربست
به یکدیگر در آخر داربست بسته مشود.
Standard:
لوله عمودی که برای انتقال بار به سطح زمین به کار می رود.
Stopend:
گاردریلی است که در انتهای داربست برای جدا کردن قسمت بدون
تخته و نیز جلوگیری از سقوط افراد به کار می رود.
Tie:
لوله ای که برای بستن داربست به یک لنگر به کار می رود.
Toebord (قرنیز):
تخته ای که در طول لبه سکو برای
جلوگیری از سقوط ابزار و اشیا به کار می رود.
Transom:
لوله ای که استاندارد بیرونی را به استاندارد درونی متصل می
کند. این لوله بین ledger قرار گرفته و سکوی کار را درست می کند.
Unitbeam:
به منظور ساخت شبکه ایاز بیم های ترکیب شده به داربست.
Working plate
form (محل
کار):
برای تردد نفرات و جابجایی بار استفاده می شود.
Put Log
Coupler (بست های تخته):
برای اتصال ترانزوم و لجر به کار برده می شود.
Joint pin (پین های اتصال):
قطعه ای است که برای اتصال
دو لوله طولی به یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرد.